دانلود کتاب از پرنده های مهاجر بپرس سیمین دانشور PDF📘

دانلود کتاب از پرنده های مهاجر بپرس سیمین دانشور 123 صفحه PDF📘

دانلود کتاب از پرنده های مهاجر بپرس سیمین دانشور 123 صفحه PDF📘، به مرد روحانی نگاه کردم. شبیه مجسمه ابن سینا در همدان نبود. وانی بود و قرآن را در جیبش گذاشته بود و از اساس قساوتش می گفت. نیمار هم روی پا بود. مرد روحانی نه خداحافظی کرد و نه هبجی.
من شدم تفنگ ساچمهایم را گرفتم. باید برم پیششون نیمار؟ با تفنگ ساچمه ای؟ صدای خنده های بازی را می شنیدم. زمزمه های ایران خانم و نیمار به گوش می رسید. خشاب اسلحه را برداشتم و گلوله ها را از خشاب بیرون آوردم. گلوله ها را در چمدانم گذاشتم و لباس زیرم را روی آن ها گذاشتم. تپانچه در جیب کت من بود. صبح می گذاشتمش تا از حموم بیام بیرون. مثل یک مرد رو در رو. ایران خانم خودش لباس شخصی برادرم را که به اندازه من درآورده بود به چوب لباسی آویزان کرده بود و در کمد گذاشته بود. کت و شلوار دیگری که پوشیده بودم کت و شلوار دامادم بود که ایران خانم خریده بود... برای ادامه مطلب با سایت پروژه کارت همراه باشید.

pdf کتاب از پرنده های مهاجر بپرس سیمین دانشور

دانلود کتاب از پرنده های مهاجر بپرس

پی دی اف کتاب از پرنده های مهاجر بپرس سیمین دانشور

خرید کتاب از پرنده های مهاجر بپرس

فهرست مطالب کتاب از پرنده های مهاجر بپرس سیمین دانشور :

بخش اول:

• برهوت
  

بخش دوم:

• میزگرد

بخش سوم:

• مرز و نقاب
  

بخش چهارم:

• روزگار اگری
  

بخش پنجم:

• از خاک به خاکستر
  

و…