دانلود کتاب درد دل میرزا یدالله صادق هدایت 72 صفحه PDF 📘
دانلود کتاب درد دل میرزا یدالله صادق هدایت 72 صفحه PDF 📘 ، مردی عامی بود مشهدی ذوالفقار و زن عامی ستاره خانم نام داشت. به محض ورود ذوالفقار به در، مادرش گوهر سلطان دوید جلوی خانم ج ستار و گفت: شما زن بدی هستید، او کمان و کمان دارد، پس کلاه خود را بر سر بگذارید. زن جوانی در خانه مثل پیرمردها در خانه را می زد: «حالا صحبت کن، می گویند در منبر، اما کی گوش می دهد، و امروز ستاره در خیابان تا کمر دوید، صبح داشت حرفش را می زد. تخت در پشت بام خانه مزرعه. برای ادامه مطلب با سایت پروژه کارت همراه باشید.
دانلود کتاب درد دل میرزا یدالله صادق هدایت
خرید کتاب درد دل میرزا یدالله
پی دی اف کتاب درد دل میرزا یدالله
pdf کتاب درد دل میرزا یدالله
فهرست مطالب کتاب درد دل میرزا یدالله صادق هدایت :
فصل اول:
- حکایت با نتیجه
فصل دوم:
- شب های ورامین
فصل سوم:
- درد دل میرزا یدالله
فصل چهارم:
- مرداب حبشه
فصل پنجم:
- کلاغ پیر
📘💌 پیشنهادی پروژه کارت
دیدگاه ها